تصویری آرمانگرایانه ازهنر متعالی
[ ]
تیم برتون از (چشمان بزرگ)میگوید
نظرات

تیم برتون از «چشمان بزرگ»میگوید

 فیلم‌های اولم جزو لیست بدها بود

منبع:خبرگزاری مهر

**************************************************************************

تیم برتون و فیلم چشمان بزرگ
داستان فیلم جدید تیم برتون با عنوان «چشمان بزرگ» ماجرای حقیقی کلاهبرداری هنری بزرگی است که در دهه شصت میلادی در آمریکا روی داد و افشای آن سال ها بعد بسیاری را به حیرت واداشت.

 در دهه شصت میلادی تابلوهای نقاشی والتر کین از کودکان سرراهی با چشمان بزرگ و اشک آلودشان در میان منتقدان واکنش های منفی به دنبال داشت اما استقبال عمومی از آنها بسیار خوب بود و والتر کین از محل فروش آن تابلوها به ثروت کلانی رسید.

سال ها بعد برملا شد که این تابلوها را نه تنها والتر کین نکشیده بلکه همسرش مارگارت کشیده است و این زوج آنها را به اعتبار نام والتر کین فروخته اند.

اما چرا مارگارت حاضر شد در این کلاهبرداری شرکت کند؟ آیا بدون چرب زبانی های والتر کین و اگر حقیقت از ابتدا گفته می شد، این نقاشی ها تا این حد مشهور می شدند؟ تیم برتون در فیلم جدید خود به نام «چشمان بزرگ» به این سوال ها می پردازد.

تیم برتون و فیلم چشمان بزرگ

در این فیلم ایمی آدامز در نقش مارگارت و کریستوفر والتز در نقش والتر کین بازی می کنند و ترنس استمپ هم نقش یک منتقد هنری مشهور در شهر نیویورک به نام جان کانادی را ایفا می کند.

برای نوشتن فیلمنامه، اسکات الکساندر و لری کاراسنرویسکی با تیم برتون همکاری کرده اند که در فیلم اد وود محصول ۱۹۹۴ نیز سابقه همکاری داشته اند.

تیم برتون در مصاحبه ای با بی بی سی دلایل علاقه ویژه خود به تابلوهای نقاشی «چشمان بزرگ و اشک آلود» را توضیح می‌دهد و از واکنش خود به انتقادهای تند منتقدان می‌گوید.

*از چه زمانی به تابلوهای والتر کین این توجه ویژه را داشتید؟

- از دوران کودکی. همیشه به نظرم می رسید که آنها محصولات هنری محبوبی هستند چون تقریبا در خانه هر کسی یک نمونه آن پیدا می شد. از اتاق نشیمن خانه ها و دفاتر کار گرفته تا اتاق انتظار و مطب پزشکان و دندانپزشکان همه جا این تابلوها نصب شده بودند. معمولا خیلی از خاطرات دوران کودکی به مرور حذف می شوند ولی خاطره این تابلوها در ذهن من باقی ماند.

فیلم چشمان بزرگ

من به فرهنگ و پدیده های فرهنگی پاپ یا به اصطلاح مردم پسند علاقمندم و به همین خاطر همیشه این تابلوها در ذهن من بودند. تا اینکه اواسط دهه نود میلادی دوستی در نیویورک داستان تابلوهای کین را برایم تعریف کرد. من هم مثل همه تا آن موقع فکر می کردم که نقاش این تابلوها والتر کین است. وقتی فهمیدم که نقاشی ها کار همسرش مارگارت بوده به شدت حیرت کردم و با خودم گفتم چه داستان جالبی. بنابراین در یکی از سفرهایم به شهر سانفرانسیسکو به دیدار مارگارت کین رفتم که هنوز هم در آن شهر یک گالری نقاشی دارد و یک تابلوی نقاشی به او سفارش دادم. سال ها بعد متوجه شدم که اسکات الکساندر و لری کارازویسکی براساس این ماجرا یک فیلمنامه نوشته اند.

*به نظر شما بین مارگارت کین و اد وود، دو هنرمندی که مورد تحقیر برخی قرار گرفته اند، تشابهی وجود دارد؟

- با وجود اینکه خیلی ها سعی کردند این آثار را بی ارزش کنند ولی به نظرم خیلی ها هم سعی کرده اند از آن تقلید کنند. خیلی ها را می شناسم که از تابلوهای «چشمان بزرگ» الهام گرفته اند. باید پذیرفت و اذعان کرد که مردم به یک دلیل این تابلوها را در محل زندگی و کار خود نصب می کردند.

فیلم «چشمان بزرگ»

حتی اگر از آن متنفر باشید، باید بپذیرید که نکاتی جالب و یا نوعی گیرایی در این تصاویر وجود دارد. درست مثل اد وود، او بدترین فیلمساز دنیاست ولی در عین حال در آثارش حالت شعرگونه عجیبی وجود داشت و حتی فیلم های او نیز از بسیاری آثار سینمایی که جایزه اسکار را برده اند، به یاد ماندنی تر هستند.

من همیشه به این سوال که چه چیزی بد و چه چیزی خوب است علاقه ویژه ای داشته ام چون خود من شخصا آن را تجربه کرده ام. همچنین باید گفت که من با این شخصیت ها احساس نزدیکی می کنم چون داستان آنها همیشه این دو جنبه را دارد.

*«چشمان بزرگ» به نسبت آثار قبلی شما فیلم کم هزینه تری است و جلوه های ویژه در آن بسیار کم است. آیا این دلیلی می شود که برای شما فیلم شخصی تری باشد؟

- بعد از ساختن چندین فیلم بزرگ، ساختن یک فیلم کم خرج و تولید سریع آن تجربه جالبی بود. چنین پروژه هایی به من یادآوری می کنند که چرا به ساختن فیلم هایی در این سطح علاقمند هستم. در یک چنین پروژه های محدودی فشار شرکت های فیلمسازی و یا حامیان مالی وجود ندارد و فقدان این فشارها به نظر من بسیار خوب است.

فیلم چشمان بزرگ

*در این فیلم جان کانادی منتقد هنری می گوید «وجود افرادی مثل والتر کین ثابت می کند که وجود منتقدان هنری برای حفاظت از جامعه در یک چنین جنایاتی ضروری است.» رابطه خود شما با منتقدان هنری در دوران فعالیت سینمایی چطور بوده است؟

- برخورد منتقدان در آغاز کار و فیلم های اولیه ام بسیار منفی بود. فیلم های من را در فهرست 10 فیلم بد سال قرار می دادند. مثلا می گفتند که شخصیت بتمن را خیلی تیره و تار تصویر کرده ام و البته در مواردی هم برخی از منتقدان نظر مثبتی داشتند.

در مجموع من خوش شانس بودم چون فیلمسازانی را می شناسم که در آغاز کار و اولین فیلم خود نقدهای خیلی مثبتی داشتند ولی بعد دوران سقوط آنها شروع شد.

تیم برتون

به نظرم در مجموع موقعیت من در طول سال ها کارگردانی متعادل بوده است. من فیلم هایی ساخته ام که از نظر منتقدان بسیار بد بودند ولی موفقیت تجاری آنها خوب بوده و در مقابل فیلم هایی داشتم که نقدهای مثبتی داشته ولی از نظر تجاری ناموفق بودند.

به عنوان نمونه نمایش اخیر آثار من در موزه هنر مدرن شهر نیویورک از سوی منتقدان به شدت مورد انتقاد قرار گرفت شاید حتی بدتر از برخورد آنها با والتر کین بود. ولی در عین حال این نمایشگاه بیشترین تعداد بازدیدکنندگان را داشت. بنابراین همیشه ترکیبی از واکنش های خوب و بد را داشته ام و این به شکل غریبی باعث می شود که به یک حالت تعادل برسم.

*فکر می کنید که پس از سال ها تجربه و در این مرحله از زندگی هنری خود می توانید با انتقادها بهتر برخورد کنید؟

- حقیقت این است که من چندان نقدها را نمی خوانم و به این نظرات چه مثبت باشند و چه منفی، توجه زیادی نمی کنم چون از طریق صحبت با دیگران به حد کافی نظرات گوناگون را می شنوم. بنابراین در یک دنیای خیالی هم زندگی نمی کنم.

فیلم چشمان بزرگ

*پروژه سینمایی بعدی شما فیلم «خانه خانم پرگرین برای کودکان ویژه» است. آسا باترفیلد هنرپیشه فیلم هوگو هم جزو بازیگران آن است. دید کلی شما برای ساخت این فیلم چیست؟

- به نظر می رسد که زمان چندانی از ساخت فیلم «هوگو» نگذشته اما از آن زمان تاکنون آسا بزرگتر شده و امروزه یک جوان بالغ است. او هنوز هم جلوی دوربین حضور و بازی خیره کننده ای دارد و از کار مجدد با او خیلی خوشحالم.

وقتی من کتاب «خانه خانم پرگرین برای کودکان ویژه» را خواندم احساس کردم که فضا و حالت ویژه ای در خواننده ایجاد می کند. به نظرم نکته کلیدی درک و به تصویر کشیدن همین احساس ویژه موجود در کتاب است و به همین خاطر من از بازیگران ویژه ای استفاده خواهم کرد.

تعداد بازدید از این مطلب: 3980
موضوعات مرتبط: سینمای غرب , ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

دو شنبه 13 بهمن 1393 ساعت : 1:14 بعد از ظهر | نویسنده : م.م
نقدجدیدترین اثر تیم برتون:(چشمان بزرگ)
نظرات

نقد فیلم (چشمان بزرگ)

   Big Eyes تیم برتون

Big-Eyes-Movie-640x360.
کارگردان: تیم برتون

بازیگران: امی آدامز - کریستف والتز

سال ساخت: 2014 - آمریکا

*****************************

 وقتی میخواهیم یک فیلم “رویایی” ببینیم چه کسی بهتر از تیم برتون؟ فیلم جدید برتون که تا حد زیادی به سکوی پرتاب خودش بعد از چند فیلم متوسط به سوی فیلمهای ماندگار خودش تبدیل شده توانایی های خوب تیم برتون رو بیش از پیش نشان میدهد. داستان فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده، یک نقاش و هنرمند زن که با سبک و سیاق خودش چشمان افراد نقاشی اش را بزرگ تر از حد معمول به تصویر میکشد که همین موجب شهرت نقاشیهای وی میشود. مارگارت با یک مرد نقاش ازدواج میکند و فامیلی او یعنی “کین” را برای خودش و نام هنری اش انتخاب میکند ولی کم کم شوهرش از نام او استفاده و نقاشی های زن را به جای نقاشی های خودش جا میزند و با فروش آنها پول زیادی کسب میکند و دائم اصرار بر این دارد که مارگارت این قضیه را لو ندهد وگرنه پولشان را از دست میدهند. کم کم مارگارت سرخورده میشود و میبیند به جای او والتر به این همه شهرت و ثروت رسیده سبک جدیدی در نقاشی برای خودش بر پایه ی “چشمان بزرگ” ایجاد میکند که موفق نمیشود (یا والتر نمیگذارد موفق شود) و بعد از اقامه دعوا در دادگاه تمام حقوق نقاشی های خودش را از والتر پس میگیرد و تا به امروز به ایجاد نقاشی های جدید تر میپردازد و آنها را به فروش میرساند.

big-eyes-5

اگر یک کارگردان رویاپرداز وجود داشته باشد که رویاهای کودکی خودش را رها نکرده و هرروز با آنها زندگی میکند و در اغلب فیلمهایش ما را به دنبال خودش و تصاویر رویاییش میکشاند اسمش “تیم برتون” است. حال چه کسی بهتر از او که تجربه بسیار زیادی در خلق این رویا ها دارد برای به تصویر کشیدن زندگی و رویاهای یک نقاش که ما را با تمام احساسات نقاش و درد و عشق و شور و شوقش آشنا کند و ما را لحظه لحظه با زندگی او بکشاند و در تمامی نقاشی هایش تا آنجا که زیاد هم غرق نشویم جاری کند و معنی آن چشمهای از حدقه زده بیرون را به ما نشان دهد.

big-eyes-movie

تیم برتون در این فیلم تمامی سعی خودش را کرده که آن شور و شوق معروف فیلمهایش و آن فضاسازی عجیب و غریبش را دوباره نمایش دهد ولی نه در خط داستانی و نه در اتفاقاتی که میافتد بلکه در نمایش نقاشی های مارگارت کین که همچین بی شباهت به کارهای خود تیم برتون هم نیست و به خاطر شباهت بسیار زیادی که شخصیتهای نقاشی های مارگارت به کاراکترهای خلق شده تیم برتون دارد اگر ما ندانیم که این فیلم بر اساس داستان واقعی ساخته شده و اسم کارگردان فیلم را هم ندانیم فوراً یاد برتون میافتیم.

big-eyes-movie-set

یکی از نقاط قوت فیلم بازی بسیار خوب و حساب شده امی آدامز (برنده گلدن گلوب ۲۰۱۵ برای بهترین بازیگر نقش اول زن در فیلمهای کمدی) در نقش مارگارت و کریستف والتز در نقش والتر میباشد. امی آدامز واقعاً از هیچ کوششی دریغ نکرده تا شخصیت مارگارت رو به زیبایی هر چه تمام تر ایفا کند و یک کاراکتر به یاد ماندنی از آن در ذهن ما بسازد. نوع حرف زدن آدامز و نوع حرکاتش کاملا حساب شده و کنترل شده است و در طول فیلم کاملا مشخصه که برتون و آدامز نگذاشتند شخصیت مارگارت از زیر دستشان در برود و از آنچیزی که در ذهنشان داشتنه اند خارج بشود و این کنترل خوب و به جای آدامز باعث شده که او یکی از بهترین بازی های خودش را در برابر دوربین برتون به نمایش بگذارد. هرچند این تمرکز برتون روی آدامز و شخصیت مارگارت باعث شده تا حدی نسبت به بقیه شخصیت ها کم لطفی بشه و آنطور که باید و شاید روی آنها کار نشه با اینحال والتز هم نقش والتر رو خیلی خوب بازی کرده هر چند آن بازیهای بی نقصی که در فیلم های تارانتینو از او شاهد بودیم را نمیبینیم ولی بازی بسیار قابل تقدیری دارد ولی اگر بخواهیم نگرش جشنواره ای به بازی والتز داشته باشیم در مقابل سایرین شاید کم بیاورد و باید منتظر بماند تا باز در سالهای بعد یک اسکار نقش مکمل بخاطر بازی در فیلم تارانتینو بگیرد! و همچنن به نظر می آید برتون با انتخاب کریستف والتز به عنوان بازیگر اصلی اش و با شناختی که از تواناییهای او داشته خیال خودش را راحت کرده برای اینکه خودش میتواند گلیم خودش را از آب بکشد و با خیال راحت برتون تمرکز خودش را روی دو شخصیت اول فیلم یعنی مارگارت و نقاشی های مارگارت گذاشته.

Screen-Shot-2014-09-19-at-12.08.06-PM

نقاشی ها در فیلم نقش قالب رو دارند، همه جا دیده میشوند، همه جا هشتند، هر طرف فیلم رو نگاه کنیم دو تا چشم گنده میبینیم که به ما به حالت معصومانه ای نگاه میکنند، کاور فیلم هم همینطوره و اون دو تا چشم بزرگ بیش از مارگرت و والتر به چشم می آیند. این یکی از جادو های تیم برتون هست که با نقش اول کردن شخصیتی که جز در تابلوهای نقاشی جای دیگری از او خبری نیست امضای خودش را پای فیلمش گذاشته و تمامی آن رویاها و اشتیاق ها را با نهایت ذوق و سلیقه به تصویر کشیده.

bigeyes5

بعد از آخرین فیلم برتون که زیاد فیلم موفقی نبود (هرچند فضا سازی خاص خودش را داشت) چشمان بزرگ (Big Eyes) که ترکیبی خلاقانه بود از تمامی کارهای پیشین کارگردان (از نقاشی ها که شدیداً شبیه به شخصیتهای “عروس مرده” هست تا فضایی که به شدت مانند ادوارد دست قیچی و “ماهی بزرگ” ساخته شده است) توانست تا حد زیادی توقع ما از کارگردان را برآورده کند و اشتیاق ما را برای دیدن فیلم بعدی اش بیشتر کند. چشمان بزرگ هر چند جز بازی امی آدامز چیز فوق العاده دیگری نداشت ولی فیلم مهمی است و به راحتی نمیتوان از کنار آن و بی توجه به آن گذشت.

۴۹۹۷۸

 

تعداد بازدید از این مطلب: 6264
موضوعات مرتبط: سینمای غرب , ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

دو شنبه 13 بهمن 1393 ساعت : 9:3 قبل از ظهر | نویسنده : م.م

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

اطلاعات کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
درباره ما
تقدیم به عزیز سفرکرده ام (فاطمه) .گرچه ناگهان مراتنها گذاشتی ولی به دیداردوباره ات امیدوارم،درلحظه موعودی که ناگهان میآید. --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- د رقرونی هم دور وهم نه چندان دور( ایران )باوجود نشیب و فراز های تاریخی بسیارش در بازه های زمانی مکرر،همواره ابرقدرتی احیا شونده و دارای پتانسیل و استعدادبالا برای سیادت برجهان بود .کشورما نه تنها از نقطه نظرقابلیتهای علمی و فرهنگی ،هنری ،ادبی و قدرت نظامی یکی از چندتمدن انگشت شماری بود که حرف اول را دردنیاهای شناخته شده ی آن زمانها میزد، بلکه در دوره هائی طلائی و باشکوه ،قطب معنوی و پرجلال و جبروت جهان اسلام نیز بشمار میرفت . در عصر جدید که قدرت رسانه بمراتب کارآمد تر از قدرت نظامیست باید قابلیتهای بالقوه و اثبات شده ایرانی مسلمان را برای ایجاد رسانه تعالی بخش،درست و کارآمدبه همه یادآوری نمودتا اراده ای عظیم درهنرمندان ما پدید آید درجهت ایجاد (سینمای متعالی)و پدیدآوردن رقیبی متفاوت و معناگرا برای سینمای پوچ ،فاسد و مضمحل غرب و شرق نسیان زده و بالاخص " غول هالیوود"که برکل جهان سیطره یافته است.شاید بپرسید چرا سینما؟...جواب این است : سینما تاثیر بخش ترین رسانه در عالم است و باآن میتوان وجود معنوی انسانها را تعالی دادویا تخریب کرد...و متاسفانه تخریب کاریست که در حال حاضر این رسانه با عمده محصولات خودبه آن همت گماشته است و تک و توک محصولات تعالی بخش آن همیشه در سایه قراردارندو بخوبی دیده نمیشوند چون جذابیت عام ندارندو قادر به رقابت با موج خشونت و برهنه نمایی موجودنیستند. دادن جذابیت و عناصر لذت بخش نوین و امتحان نشده بدون عوامل گناه آلود به محصولات تصویری بگونه ای که بتواند بالذات ناشی از محصولات سخیف و ضد اخلاقی رقابت نماید کاریست بس پیچیده که نیازمند فعالیت خالصانه مغزهای متفکر ومبتکراست و من فکر میکنم این مهم فقط از عهده هنرمندان و متفکران ایرانی برخواهد آمد و شاید روزی که من نباشم محقق گردد...شاید
منو اصلی
موضوعات
لینک دوستان
آرشیو مطالب
نویسندگان
پیوندهای روزانه
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 193
:: کل نظرات : 70

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 25

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1015
:: باردید دیروز : 59
:: بازدید هفته : 4343
:: بازدید ماه : 25904
:: بازدید سال : 151669
:: بازدید کلی : 655023
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان CINTELROM و آدرس cintelrom.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.